پس از 11 سال زوجی صاحب فرزند پسری شدند. آن دو عاشق... هم بودند و پسرشان را بسیار دوست داشتند. فرزندشان حدوداً دو ساله بود که روزی مرد بطری باز یک دارو را در وسط آشپزخانه مشاهده کرد و چون برای رسیدن به محل کار دیرش شده بود به همسرش گفت که درب بطری را ببندد و آنرا در قفسه قرار دهد. مادر پر مشغله موضوع را به کل فراموش کرد.
از سه نفر هرگز متنفر نباش: فروردینیها، مهریها و اسفندیها؛ چـون بهتـرین هستند! سه نفر را هرگز مرنجان: اردیبهشتیها، تیریها و دیایها؛ چـون صادق هستند! و سه نفر را هیچوقت مگذار از زندگیات بیرون بروند: شهریوریها، آذریها و آبانیها؛ چـون به درددلت گوش میدهند! و باز هم سه نفر را هرگز از دست مده: مردادیها، خردادیها و بهمنیها؛ چـون دوستِ واقعی هستند!